ماجرای ورزش مامانی
از اونجایی که من تو شکم مامانم خیلی فوتبال بازی می کردم هیکل مامانم بهم ریخته و نیاز داره که یه کم بیشتر به خودش برسه اوایل هر روز ولی الان یک روز در میون منو با یه ساک آبی رنگ که همه وسایل لازم رو توش میزاره تحویل عمه نسرینم میده و به باشگاه میره هرچند دلم برای مامانم تنگ میشه ولی انصافا با عمه نسرین خیلی بهم خوش میگذره کلی با هم بازی میکنیم دالی بازی وبازی چام چام و...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی